یک : تو لابی هتل نشته بودم و لپ تاپم رو گذاشته بودم روی پام و سخت مشغول تلاش بودم که به اینترنت وصل شم و نمیشد !روبروم دو تا پسر ایرانی نشسته بودند و زل زده بودند به من و سعی میکردند خیلی جنتلمن باشند. نمیدونم این چه سریه که وقتی ایرانی ها خارج از ایران به هم میرسند باید اینجوری به همدیگه زل بزنند ! یه مرد آمریکایی اومد نشست کنار من و اون هم لپ تاپش رو در آورد و وصل شد به اینترنت و شروع کرد به کار کردن. شروع کردم باهاش صحبت کردن و پرسیدم ازش که برای وصل شدن به اینترنت مشکلی ندارید و .... .از اونجایی که انگلیسی حرف زدنم بد نیست و تا اندازه ای هم موقع حرف زدن لهجه دارم پسره به بغل دستیش گفت : ای بابا این که ایرانی نیست .بعد موبایلش رو در آورد و زنگ زد به یکی و بلند بلند بهش میگفت : مرتیکه جاکش الان یه ساعته ما نشستیم تو لابی پس چه گهی داری میخوری !ا
دو:ا
من نمیدونم چرابعضی از این زن های ایرانی وقتی میان خارج از کشور روسریشون رو بر نمیدارند.آقا اگر مسئله اعتقادی است پس چرا نصف موهات از پشت و جلو ریخته بیرون؟ والله من هیج جای دنیا زن مسلمونی رو ندیدم که اگر اعتقادی دارند حجابشون کامل نباشه. بابا چرا میایین لب استخر میشینید با مانتو بلند و روسری و ... و زل میزنید به زن هایی که دارند شنا میکنند ؟ چرا کاری میکنید که از روز بعد کارگر استخر داد بزنه ایرانی...احمدی نژاد .... این استخر و بقیه اون یکی استخر؟ والله زشته به خدا . هر چیزی جای خودش رو داره.برو کنار دریا بشین ! زیاد دیدم اونهایی رو که بر میگردند ایران و میگند رفتیم فلان جا ولی روسریمون رو بر نداشتیم و اصالتمون رو حفظ کردیم .از نظر من فرق ظریفی وجود داره بین اصالت و حماقت .ا
سه:ا
_ where do you come from?
_ I come from Iran.
_ Oh .so you speak Ahmadinejad !
چهار:ا
تو صف ایستاده بودیم که پاسپورتمون رو چک کنند و مهر بزنند .پسرک شش هفت ساله که کنار مادرش ایستاده بود ازش پرسید. مامان چرا هنوز روسریتو بر نداشتی؟ تو اینجا دیگه آزادی !!!ا
پنج :ا
هر کشوری که میری ماموراش چه به انگیلیسی یا به زبون خودشون بهت خوشامد میگن و موقع خروج هم سفر خوبی رو برات آرزو میکنن . اما مامورهای خودمون انگار چیزی ازشون کم میشه که بگن به وطن خوش اومدی یا اینکه بگن سفر خوبی داشته باشین .ا