از علی و نازلی هم دیروز خداحافظی کردیم که برند. قبل از اینکه بریم پیششون برای خداحافظی با خودم میگفتم انگارهمیشه کسانی رو که دوستشون داری باید ازشون جداشی و کنار کسایی باقی بمونی که دیگه به دوستیشون هیچ اعتقادی نداری .و این رنج است ا
نازلی موقع خداحافظی بهم گفت ازت خداحافظی میکنم و دیگه نمیبینمت تا روزی که بیام استقبالت.... ا
امروز سر کارهی فکر می کردم
انگار یه چیزی گم شده
یه چیزی هست که جاش خالیه
که جاش خیلی خالیه
یه چیزی که باید خیلی بزرگ باشه چون هیچ جوری نمیشه جاشو پر کرد
و هی به خودم میگم یه چیز به این بزرگی که هیچی نمیتونه جاش رو پر کنه چطورمیتونه گم بشه

15 comments:

    On 08:29 Anonymous said...

    خيلي ممنون از اين جمله سرشار از مهر و محبتت:"...كنار کسایی باقی بمونی که دیگه به دوستیشون هیچ اعتقادی نداری..."

     
    On 10:12 Anonymous said...

    براي نازلي و همسرش بهترين ها رو آرزو ميکنم و براي تو آرزو ميکنم که دوباره تو جمع اونهايي باشي که دوستشون داري

     
    On 11:23 Anonymous said...

    نازلی و علی که رسیدند اینجا دسته جمعی لی اقیانوس میشینیم به انتظار تا تو ونیکی هم برسید
    :)

     
    On 13:55 Anonymous said...

    آره من هم قبول دارم . کنار کسانی مثل دختر خوب و ...

     
    On 22:15 Anonymous said...

    بابا من كه يه پست گذاشتم كه لينكهام پريدن هر كي لينكش نيست بگه! لينك تو پريده بوده اما نبكب هست. قهر چيه ما دربست مخلصيم...الان لينكتو ميزارم عزيزم..

     
    On 00:30 Anonymous said...

    mamnoon az in hame lotfet azizam ! be ghole paaeez ma montazeret mimoonim ! (montazere niki ...emmm.... bayad roosh fekr konim !)va zoode zood dobare jam mishim !
    az pare aziz ham tashakkor mikonam :)

     
    On 05:50 Anonymous said...

    اره رنج بدی هم هست

     
    On 05:51 Anonymous said...

    به اوج مینگرم
    به آبی اوج
    به پرواز ستاره ها
    وبه نشانی از مقصد.
    و دورنمای یک درخت گیلاس
    در سکوت خلوت یک باغ
    در التهاب رسیدن.

     
    On 09:07 Anonymous said...

    من خيلي از ديدن نازلي و علي عزيز خوشحال شدم و اميدوارم هرجاي اين دنيا كه هستن هميشه خنده روي لباشون و شايد توي دلاشون باشه.
    نيكي:
    خداروشكر دخترخوب هم داره ميره و تو اينجا ميموني پيش اونايي كه دوستشون نداري...
    تازه بازم خدارو شكر كه وقتي الهام تصميم بگيره تو رو با خودش بياره ميبرتت يه جايي كه من نبينمت ها ها ها
    نازلي:
    هرچقدر هم روش فكر كني جز با ارفاق قضيه حل نميشه، منم كه عمرن وساطتشو بكنم!

     
    On 09:08 Anonymous said...

    منظور از شايد شادي است

     
    On 17:58 Amin said...

    آره كاملا درسته؛ يك حس خلا بدي هست
    من هم وقتي رفيقم رفت مالزي اينجور حسي داشتم؛ گرچه الان عادي شده
    اميدوارم قبل از اينكه بخواد عادي بشه پيششون باشيد
    خوش باشيد
    ;)

     
    On 06:45 Anonymous said...

    ااااااااا
    من نمی دونستم علی و نازلی دوستای مشترکمون هستن.چه جالب.......

     
    On 08:43 Anonymous said...

    چه جالب آقا وحید

     
    On 10:30 Anonymous said...

    هنوز شما نرفتين! همه رو فرستادين خودتون موندين

     
    On 10:06 Anonymous said...

    سلام الهام جان راستش نمی دونم این نازلی که نوشتی همونی هست که من می شناسم. اما لطفا بهش بگو اگه سیدنی دارن میان و کمکی لازم داره حتما به من ایمیل بزنه. ممنون