خداحافظ

امروز اگر کسی صدایم کرد بگو خانه نیست
بگو رفته شمال
میخواهم به جنوب بیندیشم
میخواهم به آن پرنده خیس ... به آن پرنده خسته...میخواهم به خودم بیندیشم
گاهی مجبورم همه چیز را پشت گریه های بی وقفه ام پنهان کنم
و همین خوب است

12 comments:

    On 07:26 پرشین said...

    می‌خواهم به رواج رويا و عدالتِ آدمی بينديشم
    می‌خواهم ساده باشم
    می‌خواهم در کوچه‌های کهنسالِ آواز و بُغض بلوغ
    به گيسوی بيد و بوی بابونه بينديشم
    به صلوة ظهر و سايه‌های خسيس
    به خوابِ يخ، پرده‌ی توری، طعم آب و حرمتِ علف
    چرا زبانِ خاموشِ مرا
    کسی در لهجه‌های اين هم جنوب در نمی‌يابد؟
    نه، ديگر از آن پرنده‌ی خيس
    از آن پرنده‌ی خسته ... خبری نيست
    روی ديوارِ آن سوی پنجره
    کسی با شتاب چيزی می‌نويسد و می‌رود

     
    On 10:58 Anonymous said...

    الهام گل گلي من خوبي؟ اين پستت يك كمكي دلشوره ايجاد كرد !! قالبت هم خيلي خيلي نازه.

     
    On 11:18 Anonymous said...

    قالب جدید وبلاگت خیلی قشنگه الهام جان.چرا نوشته هات این روزها اینقدر بوی تلخی میده؟ نمیدونم در چه حالی اما مراقب خودت باش.

     
    On 12:05 Anonymous said...

    سلام ، خوشحال می شم یه سری هم به من بزنی
    www.remember7.blogfa.com

     
    On 12:06 Anonymous said...

    دوست داشتی ببین
    پایگاه خبری هنر ایران
    www.iranartnews.com

     
    On 17:01 Anonymous said...

    سلام الهام جون ، چی شده اون پست قبلیت رو که اصلا نفهمیدم چه خبره فقط فهمیدم خیلی عصبانی هستی. الان هم که گریه های پنهانی و ......
    خوب حق هم داری زندگی کردن با نیکی خیلی سخته (شکلک شیطونک) قالب جدید هم بازم مبارک.

     
    On 23:00 Anonymous said...

    قالب وبلاگت خیلی قشنگه
    از اون قالب هایی که من می پسندم
    زمستون داره تمام میشه و بهار میاد شما هم باید یک خونه تکونی کنی و غم وغصه و گریه و ... رو بگذاری کنار
    همیشه موفق باشید

     
    On 10:53 Anonymous said...

    ای قالب عوض وه کن!! عکس و نوشته ی قشنگی بود که بسی چسبید

     
    On 11:51 Anonymous said...

    الهام جان سلام.
    من مدتي است كه نوشته هاتون رو دنبال مي كنم، نمي دونم چرا احساس مي كنم اون دختر شادو سرزنده بكدفعه غمگين و ناراحت شده.
    من اينها رو از نوشته هاتون درك كردم.
    خدا كنه كه اشتباه درك كرده باشم.
    به اقا نيكي سلام برسونين.

     
    On 12:08 Anonymous said...

    آفتاب جان مهم نیست . این نیز بگذرد. مهم اینه که بتونیم دیگرون رو به خاطر نادانیهاشون ببخشیم

     
    On 11:11 Anonymous said...

    سلام.
    مشتاقم نظرتان را در مورد مطلب جدیدم بدانم.
    داستانک.
    ( از فرط خستگی به یکی از درختهای پارک تکیه داده بود، دستانش را ...)

     
    On 11:50 Anonymous said...

    الهام عزیزم سال خوبی رو برات آرزو میکنم و امیدوارم تعطیلات خوش بگذره.