حسودی

الهام جان چقدر میشینی پای این وبلاگت ؟ خوب یه خورده هم به من توجه کن !ا

خوب من که بهت توجه میکنم !ا

کمه ... تو باید همه توجهت به من باشه ...اصلا میرم وبلاگت رو پاک میکنم.

خوب حالا که اینطوریه الان میرم پسوردش رو عوض میکنم

پس میرم تو وبلاگت بهت فحش میدم!!!؟؟

.

.

.

پ.ن : چرا آقایون اینقدر حسودند؟

8 comments:

    On 16:11 Anonymous said...

    الهام جان باور کن آقايون حسود نيستن وقتی ای آقا نيکی ما رو اينقدر گشنه و بدون شام ميذاری و همش پای کامپوتر هستی ديگه آخه چه انتظاری داری؟ بابا يکم برس به طفلی

     
    On 19:22 Anonymous said...

    چه روزها و شبهایی که من بخاطر این وبگردیهای این خان گشنه خوابیدم . چه روزها و شبهایی که دیگه وقتی نامید شدم خ.دم آشپزی کردم و سفره رو چیدم اما این حاضر نشد از وب گردی دست ورداره و بیاد سر سفره حتی با هم غذا بخوریم . چه روزهایی که من از سر کار برگشتم و کسی در رو واسم باز نکرد چون مشغول جواب دادن به سوالات وبلاگ زیر آسمان استرالیا بود که یک مهاجر وقتی رسید استرالیا اول پای
    چپش رو بزاره پایین یا راست ؟
    چه مسافرتهایی که نرفتیم اما بخاطر دسترسی نداشتن به اینترنت مجبور شدیم زودتر بر گردیم خونه که بدن درد این از بابت دور بودن از اینترنت درمان بشه.
    آقایون مملکتی تو رو خدا این سایتها رو زودتر و بیشتر فیلتر کنیین که ما بعد دو سال معنی زندگی دو نفری بدون کامپیوتر رو بفهمیم .

     
    On 19:29 Anonymous said...

    چه روزها و شبهایی که من بخاطر وب گردیهای خانم گشنه موندم ؟ چه شبها و روزهایی که وقتی دیدم خبری نیست خودم غذا رو پختم و سفره رو چیدم اما حاضر نشد که حتی از پای کامپوتر پاشه بیاد باهم غذا بخوریم . چه روزهایی که من از بیرون اومدم و پشت در 10 دقیقه معطل شدم چون اول می خواست یه پست رو کامل بخونه بعد بیاد در رو باز کنه . چه روزهایی که حرف زدم اما تمام حرفهام خورد به در و دیوار و برگشت خورد به خودم .چون خانم داشت به سوالات قشر علاقمند به مهاجرت جواب می داد که ادم وقتی می خواد از هواپیما پیاده بشه اول پای چپ رو زمین بذاره یا راست رو .
    آخ که دلم واقعا خونه .

     
    On 23:07 Anonymous said...

    نیکی جان میخوای چاخان کنی چاخان بکن ولی یه جوری که حداقل یه نفر هم که شده باور کنه عزیزم

     
    On 23:23 Anonymous said...

    کاش چاخان بود. کاش

     
    On 06:04 Anonymous said...

    سلام
    باید عرض کنم که تمام مردای ایرانی اینجوری هستند.هرکی هم که بگه نه من باور نمیکنم.چون خودم هم اینجوری هستم.علتش هم اینه که ما نمیخواهیم خانم هامون زیادی تو چشم باشند و ترس اینکه نکنه به ما تعلق نداشته باشند و یا توجهشون کم بشه.
    در هر صورت از هر دوی شما معذرت میخوام که در کارتون دخالت کردم

     
    On 06:08 Anonymous said...

    من خودم وقتی میبینم همسرم مشغول کاریه یا زیادی بهم توجه نمیکنه انواع و اقسام بهانه ها رو درست میکنم تا حواسش به من جمع شه.از گرسنگی بگیر تا مریضی های لاعلاج و...

     
    On 18:54 Anonymous said...

    جدی این آقا نیکی اینقدر لاغره به این خاطر بوده؟! حالا من خداییش حرف کدومتون رو باور کنم؟ راستی این قضیه پای راست و چپ چیه؟ ما حواسمون نبود کدوم رو اول بذاریم! یعنی دیگه واسمون ثواب نمی نویسن؟!
    البته توضیحا بگم که من مهاجرت نکردم! فعلا مسافرته!