باید یه چیزی رو اینجا مینوشتم که تو بدونی و خودم هم یادم بمونه

که چقدر وقتی نیستی تنهام .که چقدر میترسم .که یه گم کرده بزرگ دارم. که وقتی میری تمام حس امنیت رو از این خونه میبری.که چقدر سخته تو خونه موندن و بی تو ساعتها رو سپری کردن.نمیدونم من ترسو شدم یا عشق تو خیلی بزرگ شده.وگر نه دلیل این دلتنگی ها چیه ؟

وقتی امروز صبح با صدای زنگ تلفن تو از خواب بیدار شدم چقدر احساس خوشایندی داشتم .حس اینکه اونکه دوستش داری دوست داره.که الان نگرونه که نکنه خواب بمونی.بجای همه اون محبت هایی که من بهش میگم انرژی گرفتن امروز همون زنگت کافی بود .مرسی که نگرونم بودی. مرسی که بیدارم کردی

هیچ وقت دلم نخواسته مثل یه احمق احساسم رو بیان نکنم و پنهونش کنم:ا

دلم برات تنگ شده .دلتنگی عبارت قشنگی است نیکی . دلم تنگ شد یعنی آنقدر غصه دار شد و آنقدر در خودش فرو رفت و گوشه گرفت که تنگ شد ! کوچک شد! و حالا دل من تنگ شده ... زود تر برگرد

12 comments:

    On 20:34 Anonymous said...

    هه اول شدم!!!1
    درد بی عشقی ز جانم برده طاقت
    ورنه من هم داشتم آرام تا آرام جانی داشتم
    خوش به حالت که یکی نگرونته و تو هم نگرون یکی

     
    On 05:52 پرشین said...

    Elham e aziz aval az hame inke mamnoon az lotfet, in charandiate man baeed midunam ghabele khoondan bashe! be nazaram ina az asarate ghorbate!
    ----
    baad ham inke in tike az neveshtat:
    ---
    هیچ وقت دلم نخواسته مثل یه احمق احساسم رو بیان نکنم و پنهونش کنم
    ---
    mahshar bud

     
    On 05:53 پرشین said...

    dar zemn taghire decoration ham mobarak!

     
    On 10:11 Anonymous said...

    خوش به حال مردی که زنی مثل تو داره. همیشه شاد باشید

     
    On 17:13 Anonymous said...

    الهی همیشه این عشق باقی بمونه که اگه تلاش کنی میمونه... همیشه از خوندن نوشته کسانی که احساسشون شبیه منه احساس لذت میکنم...میدونی الهام منم همیشه به رامین میگم خونه وقتی تو نیستی انگار بی رنگه... من این ابراز احساس درونی رو از کودکی به بچه هام یاد میدم الان خیلی از اوقات اشکان دو ساله ام میاد منو میبوسه میگه دوستت دارم... راستی مامانم اینا هم ویزاشونو گرفتن و تا دو هفته دیگه میرن...

     
    On 18:26 Anonymous said...

    آخی نازی ، ایشالا زودی برگرده . جاش خالی نباشه دوستم ، میدونم که چی میگی و باهات موافقم که باید احساس رو بیان کرد.
    راستی طرح جدید وبلاگت خیلی قشنگه . امیدوارم خاطرات سبزت این فضا رو سبزتر کنه.

     
    On 03:01 Anonymous said...

    آپیده ام! آپیده ام! عقل و دل و اندیشه را سوزیده ام! سوزیده ام.

     
    On 14:13 Anonymous said...

    بابا اینا میرن امریکا الهام جون ...

     
    On 12:38 Anonymous said...

    اوهووووووووووووووووووم ... :)

     
    On 16:24 Anonymous said...

    بابا به روز کن دیگه الهام کشتی ما رو

     
    On 13:34 Anonymous said...

    با سلام
    از اینکه لطف می کنید و به جمع ما می پیوندید خوشحالم چند نکته ای هست که لازم است به استحضار برسانم
    به علت اینکه سوالات زیادی در مورد ادامه تحصبل در مالزی از دوستانی که دارای وبلاگ هستند پرسیده می شد تصمیم گرفنم که با ایجاد این فوروم نحوه پرسش و پاسخ سریعتر و روشن تر به آگاهی شما برسد...روزهای اول و هفته های ابتدائی به علت کم بودن اعضای فوروم ممکن است جوابتان دیر داده شود ولی با کمک همه شما عزیزان فوروم راه خواهد افتاد و نتیجه بخش خواهد بود پس به یاری شما نیازمندیم..لطفا آدرس فوروم را به دوستان خود هم بدهید

    این فوروم خانه شماست و هر گونه بحث و گفنگو درآن یه شرطی که منجر به نوهین به شخص خاص نشود در آن آزاد است.لطفا از تحقیر عقاید دیگران خودداری نمایید در بحث های آزاد از فحاشی به مرام و مسلک و باور دیگران جدا خودداری نمایید

    لطفا از کمک به دیگران دریغ نکنید شاید یک خط جواب شما برایش مشگل گشا باشد

    در صورت نیاز به بخش های جدید این امکان وجود دارد مثلا قسمنی به نام"دانشجویان ابرانی دریو پی ام" یا هر بخش دیگری

    لطفا کاستی ها نقد ها و نظرات خودتون رو همین جا اعلام نمایید
    http://myspace.xpt.net/index.php

     
    On 10:22 Anonymous said...

    کجایی الهام جون؟؟؟؟//