صدای ضجه دخترکی که جيغ می زند و نمی خواهد به زور سوار ماشين پليس شود، بی شباهت نيست به صدای فرياد و ضجه صحنه ای از فيلم هزاردستان که در آن امنيه رضاخانی، زنی محجبه را به زور چادر از سر می کشيد، با اين تفاوت که در اولی تمشيت و تنبيهی در کار است و در دومی مامور می ماند و چشمان تيز و تند و عصبانی جمع که محاکمه اش می کنند و مجازاتش می کنند و محکومش می کنند.تو چه می گوئی رئيس؟ تو حرف حسابت چيست؟ تو که دست دختر مردم را می گيری و در حالی که او نمی خواهد سوار ماشين پليس شود و ضجه می کشد، بزور می کشی اش داخل ماشين و بزور در را قفل می کنی و پرتش می کنی گوشه سلول که پدر و مادرش بيايند، با سندی در دست و نگاهی پر از نفرت توی صورتشان و هزار تير زهر آلود که از چشمان برادرش يا شوهرش به سوی تو شليک می شود، از آنها می خواهی که تعهد بدهند که ديگر دخترشان بدحجاب در شهر نمی گردد و پدر با خودش قسم خورده که اگر کليه اش را هم بفروشد، دخترش را از اين جهنم نجات می دهد و می فرستد فرنگ که ديگر گرفتار ناجیانی مثل شما نشود.ااا

5 comments:

    On 10:44 Anonymous said...

    وقتی این چیزا رو میبینم و میشنوم ، با همه وجودم غصه میخورم برای همه ما که تاب ماندن در سرزمین خود و کنار عزیزانمان را نداریم و برای همه عزیزان ایرانی که پای رفتن ندارند.
    دلم خیلی گرفته الهام جون خیلی ، چرا باید اینطور باشه چراااااااا؟

     
    On 18:45 Anonymous said...

    چقدر تلخ است و واقعی

     
    On 06:09 Amin said...

    ديروز در صداي آمريكا ويدئو اي را نشان مي داد كه يه دختر رو به زور سوار ماشين پليس مي كردند.
    يه سري سپاهي هم ملت رو خر گير آورده بودند و زنگ مي زدند مي گفتند طرف رواني بوده و مبحث بي حجابي نبوده!!!!
    واقعا براي جمهوري اسلامي متاسفم كه حتي مسئوليت كاري رو هم كه داره ميكنه قبول نمي كنه و حاشا مي كنه كه با ملت اينطوري رفتار مي كنه
    بابا مرد باشيد

     
    On 12:19 SHIVA said...

    الهام جان حقایق تلخی است که در وطن ما جاریست جایگاهی دوستش میداریم و داوطلبانه ترکش می کنیم . این روزها سخت نگران و پریشانم نگران آنها که می مانند نگران عزیزانم دوستانم مردمم و زنان کشورم ...نگران روزهای تنهایی که به جای می مانم بدون آنانکه که بسیار دوستشان دارم . آیا تمام این روزگاران را فقط نسل من باید تجربه کند؟ اگر روزی این حقایق را نبینیم یعنی وجود ندارند ..پریشانم و نگران از خداوند فقط روزنه ای امید می جویم و بس.

     
    On 03:14 Anonymous said...

    چطوری خانومم؟خوبی ؟خوشی؟
    هیچ خبری ازت نیست کمتر غصه بخور
    از دست من و تو کاری واسه این
    اوضاع برنمیاد :(