به دعوت ترنم عزیز ، نوبت این پرسش های وبلاگی به من هم رسید !ا
چه چیزهای خوب و با ارزشی ممکنه باعث بشه که از رفتن منصرف بشین؟ ترنم جان راستش همیشه فکر کردم که اگر یه روزی نشه که برم استرالیا اونوقت برای کجا می تونم اقدام کنم ! اینومیگم که بدونی هیچ چیز نمیتونه باعث موندنم بشه. استرالیا نشد یه جای دیگه و اگر یه جای دیگه نشد باز یه جای دیگه
1 ترنم جان چیزهای خوب و یا با ارزش اینجا نه آنقدرهاست که بتواند مانع رفتنم شوند و یا حداقل نه آنقدر ها خاص که فکر کنم جای دیگر نیست ! حتی وطن !من جزو آن دسته ای هستم که وطن برایش معنی ناموس نمیدهد. وطن ملک بعضی‌ها است که من، من ِعوضی، عوضی تویش به دنیا آمده‌ام. از این بابت متاسف هم نیستم چرا که به دنیا آمدن از آن کارهای ناگزیر است. شاید گاهی دلتنگ کوچه پس کوچه هایش شوم .چون بوی دوران کودکیم را میدهد ، بوی روزهای جوانی ام ... . گاهی فکر میکنم وطن آدم با آدم سفر می کند. شهر به شهر، مقصد به مقصد. وطن من مقصد نهایی من است. حتی اگر در ایستگاههای جهان تمام عمر سرگردان باشم
1
ترنم جان ، من از آن دسته ام که فکر میکنم اگر خوب را نییافتی ، اگر ارزش را نیافتی ، برای یافتنش باید سفر کنی. چرا که این تنها ارزش در زندگی است. خانواده ام را ورای هر چیزی میدانم که بخواهند ارزشمند باشند یا نه !خانواده پوست و استخوان من است. رگ و ریشه و هویت من است. ولی گاهی مجبوریم هر کدام پی رویاهایمان برویم . دلهایمان را کنار هم بگذاریم و فقط در گفتارمان گاهی فعل رفتم ... رفتی ... رفت و ماندم ... ماندی ....ماند را صرف کنیم
1
ترنم جان چه چیزی ارزشمند تر از من ، ارزشمند تر از تو ،ارزشمند تر از امروز ما و ارزشمند تر ازفردای فرزند ما؟ چه چیزها و یا خاطرات ارزشمندی هست که وقتی اونجا رفتید ازشون با افتخار واسه اجانب صحبت می کنید؟
نمیدونم!شاید یه روزی یه جایی دور، خیلی دور... در بین هم وطنان جدیدم بشینم و با افتخار از مردان بزرگی صحبت کنم که روزی در سرزمین زادگاهم میزیستند! مردانی که هنوز تخت جمشیدشان ،روح بزرگشان، باعث افتخار است.مردانی که هر جای دنیا اگر باشم با شنیدن سرود ای ایران به یاد عظمت دورانشان و در افسوس آنچه که ویران شد چشمانم تر خواهد شد
ا
ا
پ.ن : دوستان دعوت شده از طرف من :ا

20 comments:

    On 16:27 Anonymous said...

    نوشته ات خیلی قشنگ بود...ولی من با این ایده هر جا وطنی مشکل دارم...مسلماً تو و امثال تو خیلی بهتر و منطقی تر می تونین با زندگی در جائی به غیر از ایران کنار بیای، ولی من تا آخر زندگیم این دو گانگی رو با خودم به دوش می کشم...مسئله قابل مقاومت کردنی هم نیست باید تو ذات یک نفر باشه...به هر حال که خوشا به سعادتت!!!ا

     
    On 08:27 Amin said...

    اميدوارم زودتر بتونيد بريد استراليا
    من در عجبم اين ويزا شما چرا نمياد پس

    ياد شعر سهراب افتادم
    هر کجا هستم، باشم، آسمان مال من است
    پنجره، فکر، هوا، عشق، زمين، مال من است...

     
    On 19:00 Anonymous said...

    الهام جون ممنونم که جواب دادی و وارد این بازی شدی! امیدوارم من هم یه روزی واقعا تو دلم انقدر برای خودم احساس ارزش بکنم از صمیم قلب که از نموندن و به خاط دیگران ( از خانواده گرفته تا اون هموطنی که نمیشناسمش)فداکاری نکردن پشیمون نشم! کودکانه است؟

     
    On 10:01 Anonymous said...

    الهام عزيز... خيلي قشنگ نوشتي و دوباره دلم درد آمد ... اين چند مدت همش يک بغضي تو گلوم هست که هرچه که دليل و مدرک هام رو براي خودم تکرار ميکنم باز هم از بين نميره ...براي من هم وطن يعني ناموس ...
    شايد هم ما در بدترين شرايط بدنيا آمديم ...
    اميدوارم زود زود ويزات بياد عزيزم و به آرزوهاي قشنگت برسي
    مرسي از دعوت حتما سر فرصت مينويسم

     
    On 11:02 Anonymous said...

    مرسی الهام جون از دعوتت. تقریبا با تو هم نظرم. در اسرع وقت یه پست میذارم.
    مرسی

     
    On 09:21 Anonymous said...

    1. یه چیزی میخوام بگم که یه ذره جالبه، یه ذره هم باعث خجالت و ندامت از ندانم کاری من شد!!!! اون هم اینه که من تا الان همش فکر میکردم که وبلاگ تو توی لینکهام هست!! تازه امروز هی گشتم و هیچی نیافتم، دیدم که تو رو لینک نکردم، فعلاً میشتو رها نکن تا بریم گزینه دوم!

    2. "وطن من مقصد نهایی من است" وطن شما مقصد نهایی ما هم هست! همونقدری که آدم باید اون کارهایی که دوست داره بکنه و (Live your Dreams هم خارجکی اش میشه) همونقدر هم باید اون جایی که دوست داره زندگی کنه. درسته به قول تو ما ناگزیر اینجا بدنیا اومدیم، ولی دِین داشتن الکی به اینجا بیخوده! باید اونجایی باشی که مرامت میخوره! حتی من که مرام هم ندارم (!!) دارم میرم یه جایی که مرام دار بشم چه برسه به شما (این پپسی بود، زود بخور گازش میره!)

    3. چه قدر تو راجع به مردان سرزمینمون میخوای صحبت کنی!!؟ الان اگه من و نیکی بودیم میذاشتین اینهمه راجع به زنان سرزمینمون صحبت کنیم؟ (شکلک نمیدونم چی چی)

    4. "ای ایران" از اون سرودهاست که میشه باهاش جو گیر شد!! دوستش دارم!

    5. آتیش این بازی وبلاگی از گور من بلند میشه! یه خواهش: به اونهایی که دعوت کردی و من رو نمیشناسن بگو که بیان پست من رو بخونن که چرا من این دو تا سوال رو مطرح کردم!!

    6. چاکر عمو الهام!

     
    On 23:20 Anonymous said...

    سلام الهام خانم. ميبينم كه دامنه بازي بهروزخان تا اينجاها هم كشيده شده و شما رو هم گرفتار كرده. نوشته هاتون جالب بود. ضمناً فكر ميكنم شما هم توي اون فروم كذايي كه يكسري معتاد داره هستين! با اجازه تون لينك تون كردم

     
    On 01:17 Unknown said...

    الهام عزيز
    نمي دونم چرا هر وقت نوشته هات رو مي خونم اولش فكر مي كنتم خودم اونها رو نوشتم! درست مثل اون پستي كه در مورد دوران كودكيت نوشته بودي! من هم درست مثل تو فكر مي كنم. وطن ما دنياي اطراف ماست. هر كجا هستم باشم. آسمان مال من است. پنجره عشق زمين مال من است. چه اهميت دارد گاه اگر مي رويد قاچ هاي غربت؟
    شايد هم وطن من جاييه كه منو درك كنند! شايد وطن ما اينترنت باشه! شايد خونه ما وبلاگهامون باشه.
    يك دوست

     
    On 18:01 Anonymous said...

    ارو ميكنم كه به خواسته ات برسي و اونجايي كه دوست داري بري... و اونجا هم خوشبخت باشي و سلامت...

     
    On 20:30 Anonymous said...

    اي بابا منظورم فروم مايگرنت هلپ بود. فكر كردم شما همون الهامي هستيد كه اونجا هم هست. معتاد هم منظورم معتاد به اون فروم مهاجرتي بود نه معتاد ديگه اي. اگر سوء تفاهم شد ببخشيد

     
    On 22:27 Anonymous said...

    امیدوارم به همه آرزوهات برسی

     
    On 17:51 Anonymous said...

    راستي امروز افطار دعوتيم به كله پزي ساعي جاي شما خالي رفيقت موسوي هم موجوده، فكر كنم اگه قرار باشه ايشون مدير شما تو شركتي تو استراليا باشه يك دليل محكم براي نرفتن شماست. درست ميگم.... نه

     
    On 21:16 Anonymous said...

    كم كار شدي رفيق

     
    On 18:39 Unknown said...

    ممنونم از اينكه به من سر زدي.
    مريم و بچه ها هم خوبن و سلام مي رسونند

     
    On 20:54 Anonymous said...

    خیلی ناراحت کنندست که با این سرعت اینترنت ایران بیای اینجا ببینی خبری نیست

     
    On 22:36 Setareh said...

    elham jan,motmaen bash az inke tasmime ghatii be raftan dari va fekr mikoni mitooni oonja movafagh shi be khatere vojode niki hast chon age oon nabood hatta tehroonam vasat gheire ghabele tahamol bood barmigashti shomal pas fekr nakon ke ghazie badie vatan mokhelle asayeshete vojode oone ke bet garmi mide,ghorbat ro to tanhaee nemishe tahamol kard hatta age kheiliiii khob bashe ,tanhaee dardi nist ke begi ba sharayete kari ejtemaee khob mishe por kard mitoni search koni bebini 90% kasaee ke tanha raftan bade chand sal che roohiee daran,pas ye zarre kamtar shoar goone harf bezan,bale man migam inja por az eybe vali kodom yeki az bache haee ke onja tanha boodan dochare afsordegi nashodan,khedili kheili royaee sohbat mikoni,va in vase kasi ke in sharayeto tajrobe nakarde bashe fekr mikone che chance bozorgi ro az dast dade,motmaen bashe khobiaee ke to ghorbat hast bade 2 sal dar moghable tanhaeesh va age partenere khobi nadashte bashi be chesh nemiad enghadr deltange khanevadat mishi ke harchi dari oonja bezari o biay faghta mamaneto boo koni,kheiliii ba shoar harf mizani,to aslan tanhaee ke bache ha docharesh mishano dark nakardi ,man kheili ha mishnasam ke az tehroon be shahrestan hamash homesickan bade 10 sal hatta,pas ye zarre bia to donyaye vaghei,to age mitoni ghadam vardari be khatere niki hast na inke sharayet to ro vadare beri,motmaen bash age tanha boodi tarjih midadi az teharoon beri shahretoon,ye zarre negat be masrl gheire vaghee hast ya kheili chiza ro tajrobe nakardi ke injori nazar midi

     
    On 22:36 Setareh said...

    elham jan,motmaen bash az inke tasmime ghatii be raftan dari va fekr mikoni mitooni oonja movafagh shi be khatere vojode niki hast chon age oon nabood hatta tehroonam vasat gheire ghabele tahamol bood barmigashti shomal pas fekr nakon ke ghazie badie vatan mokhelle asayeshete vojode oone ke bet garmi mide,ghorbat ro to tanhaee nemishe tahamol kard hatta age kheiliiii khob bashe ,tanhaee dardi nist ke begi ba sharayete kari ejtemaee khob mishe por kard mitoni search koni bebini 90% kasaee ke tanha raftan bade chand sal che roohiee daran,pas ye zarre kamtar shoar goone harf bezan,bale man migam inja por az eybe vali kodom yeki az bache haee ke onja tanha boodan dochare afsordegi nashodan,khedili kheili royaee sohbat mikoni,va in vase kasi ke in sharayeto tajrobe nakarde bashe fekr mikone che chance bozorgi ro az dast dade,motmaen bashe khobiaee ke to ghorbat hast bade 2 sal dar moghable tanhaeesh va age partenere khobi nadashte bashi be chesh nemiad enghadr deltange khanevadat mishi ke harchi dari oonja bezari o biay faghta mamaneto boo koni,kheiliii ba shoar harf mizani,to aslan tanhaee ke bache ha docharesh mishano dark nakardi ,man kheili ha mishnasam ke az tehroon be shahrestan hamash homesickan bade 10 sal hatta,pas ye zarre bia to donyaye vaghei,to age mitoni ghadam vardari be khatere niki hast na inke sharayet to ro vadare beri,motmaen bash age tanha boodi tarjih midadi az teharoon beri shahretoon,ye zarre negat be masrl gheire vaghee hast ya kheili chiza ro tajrobe nakardi ke injori nazar midi

     
    On 18:38 Anonymous said...

    الهام عزیز چقدر زیبا می نویسی.بسیار لذت بردم.امیدوارم هر
    چه زودتر کارتون درست بشه و زندگیتون همیشه
    سرشار از عشق
    شادی وموفقیت باشه.

     
    On 11:56 Anonymous said...

    به یه دختره :دوست عزیزم یا شما خیلی وابسته به خانواده هستی یا اینکه طرز تفکرت خیلی با من فرق داره.چهارده ساله که من از خونه بابام اومدم بیرون. قبل از اینکه برم دانشگاه !سالهای زیادی تنها زندگی کردم.و بقیه رو در کنار نیکی . اگر من و نیکی همدیگه رو ندیده بودیم نیکی شاید میرفت آمریکا و من هم قرار بود که برم کانادا.در کنار هم بودن خیلی مشکل تنهایی رو کم رنگ میکنه .اما دلیل نمیشه که آدمهایی که تنها هستند برای خودشون تو زندگی هدف نداشته باشند. زندگی فقط تو خونه بابا و مامان بودن نیست.هر کسی آینده خودش رو باید بسازه.محبت به جای خودش، عاطفه جای خودشولی تکلیف زندگی آدمها چی میشه؟مگه میشه آدم به عذر تنها بودن هیچ جا نره !از ترس هوم سیک شدن آینده اش رو قربونی کنه؟ دوتا بودن فرقش اینه که خوشی رودر نظرت بیشتر میکنه و بدی ها رو یه مقدار کم رنگ تر. اما بد هست و خوب هم هست.سه سال از روزهای اول زندگیمون رو من و نیکی تنها تو محروم ترین استانهای کشور کار کردیم. اگر قرار بود اینجوری فکر کنیم که با توجه به اینکه خونواده هر دومون شمال هستند نباید پامون رو یه متر از شمال اونور تر میذاشتیم !من اصلا حرفهات رو درک نمیکنم. فکر میکنم طرز فکر من با شما زمین تا آسمون با همدیگه فرق داره

     
    On 17:48 Anonymous said...

    خيلي بي ربطه، ولي دو تا پـيـنگ جديد