سوتی های من
11.11.07
دارم کم کم به این نتیجه میرسم که من خیلی آدم باحالیم !ا
چرا؟
با یکی از دوستان کلی هماهنگ کرده بودیم که تو یه جمعی وانمود کنیم ما اصلا از قبل همدیگه رو نمی شناختیم ! یا در حقیقت اونجا واسه اولین بار همدیگه رو دیدیم !و اصلا هم قصد نداریم که بریم استرالیا !کلی رل بازی کردیم و بعدش من وسط حرف زدن یه چیزی یادم اومد و گفتم:ا
راستی اون پسره رو یادته؟ همون که آخر مهمونی بابا کرم میرقصید؟ اون هم کارش داره درست میشه که بره استرالیا
:D
اين خيلي باحال بود
تازه احتمالا رفقاتون هم متوجه شدن كه سر كار بودند
:))
بابا تو دیگه کی هستی! کلی خندیدم.
تازه من میدونم اون دوستت کیه!!! همونی که پیشت بود و تلفن رو دادی باهاش صحبت کردم. مگه نهههههه
بابا تو دیگه کی هستی! کلی خندیدم.
تازه من میدونم اون دوستت کیه!!! همونی که پیشت بود و تلفن رو دادی باهاش صحبت کردم. مگه نهههههه
بابا تو دیگه کی هستی! کلی خندیدم.
تازه من میدونم اون دوستت کیه!!! همونی که پیشت بود و تلفن رو دادی باهاش صحبت کردم. مگه نهههههه
كارت درسته
واي خيلي بامزه بودي يعني اخر سوتي!!!
آره اتریسا جان !خود خودش بود
!آبرویی از اون پسره بردی ها
!!!بابا کار درست.
*********************
وبلاگ قشنگی دارین
الهام خانوم
موفق باشید
به نظر من هیچ چیزی بدتر از سوتی دادن نیست.آدم واسه یه لحظه آب میشه و میره تو زمین
بعد از اينهمه زحمتي که براي وبلاگت کشيدي...چقدر ميچسبه که دوستاي خوب پيدا ميکني
ميدوني...اينها رو که مينويسي به خودم ميگم...مگه ميشه کسي ندونه که الهام داره ميره
:)
پر عزیزم: میدونی همه میدونند که الهام داره میره ولی خیلی ها نمیدونند این الهامی که داره میره کدوم الهامه. واقعیت اینه که از داشتند دوستهایی خوبی که به واسطه همین وبلاگها پیدا کردم خیلی خوشحالم. مراقب خودت باش گلم
الهام چرا به روز نميكني؟ديوونه شدم...